یه ایده تو ذهنمه بیشتر فیلم نامه هستش تا رمان
در مورد سریال درام اکشن برای یه ماجرای سیاسی از ترور رئیس جمهور گرفته تا انتخابات رئیس جمهوری و مسائل سیاسی
فک نکنم بشه توی ایران اجراش کرد ولی خب مشکلی نداره من اینو مینویسم
( لایسنسش طبق معمول فقط برای خودم محفوظ هستش و هیچ گونه ایده و خط داستانی و پاراگراف و شخصیت های خلق شده بدون اجازه من قابل استفاده نخواهند بود _ تاریخ امروز ۷ مرداد ۹۶ )
ما دو تا گروه عمده داریم – مافیای سفید و مافیای سیاه ، مافیای سفید در کارهای مجاز فعالیت میکنن و مافیای سیاه در کارهای غیرمجاز مثل شرط بندی فوتبال و قاچاق سلاح و مواد مخدر و قاچاق انسان و اعضای بدن
خب یه سری شخصیت توی ذهنم هستش
۱ – محمودپاشا : محمودپاشا یک چریک بازنشسته هستش که در چچن جنگیده و حالا توی ایران هستش برای یه سری کار
۲ – حمید : یک ایرانی تحت تعلیم محمود پاشا : چیز زیادی ازش معلوم نیست
۳ – ماریا : بعدا به تیم حمید اضافه میشه ، اصالت کردی داره و پدرش عضوی از کومله بوده که طی نبردهای داخلی کشته شده ( البته به گفته خودش و ممکنه توسط نیروهای نظامی ایران کشته شده باشه )
۴ – ناصر امین زاده یزدی ۴۹ ساله : کسی که نمایشگاه ماشین داره ، این آدم خونواده معمولی داره و هیچ کسی تا هفت نسلش و ۴۰ تا خونه اینور و اونورش پولدار نیستن ، اون توی دوران نوجوانی با یکی از وزرا توی باشگاه کشتی هم تیمی بوده و خودش رو بالا کشیده با فکر و توانایی خودش ، ادمی که به سادگی میتونه با همه ارتباط برقرار کنه
۲۵ تا نمایشگاه ماشین توی تهران و مشهد و کیش و اهواز و ارومیه داره ، همه بچه های وزرا و نماینده ها و هر آدم مهمی توی این مملکت اگر بخواد ماشین یا موتور بخره فقط به این آدم مراجعه میکنه
به خاطر روابطی که ایجاد کرده رانت های قوی داره و میتونه مجوز کارخونه بگیره یا لغو کنه و حتی توی مذاکرات برای واردات ماشین با شرکت های بزرگ دنیا هم نقش داره ( البته غیر مستقیم )
۲ تا پسر داده که نمایشگاه هاش رو مدیرت میکنن یکی تحصیل کرده مدیرت کسب و کار از پاریس – دومی دیپلم
۵ سعید ملکی ملقب به سرآشپز ۵۶ ساله: این ادم رستوران داره رستوران های زنجیره ای نیکان با ۳۰۰ تا شعبه به اسم دخترش ، از یه دکه سیب زمینی تنوری توی ارومیه شروع کرده ، بعد از موفقیت نسبی توی یه خیابون که اکثرا آدمای سیاسی نشین بودن خونه خریده و از اون طریق تونسته تهیه غذای اکثر وزارت خونه و شرکت ها رو برعهده بگیره
رستوران تجریش رو خودش اداره میکنه و اکثر سیاسیون میرن اونجا ، به همین خاطر ادمای کوچیک سیاسی هم میرن اونجا تا دیده بشن ، هنرمندا و ورزش کارا ، و به همین خاطر ملکی توی همه بین همه ادمای مهم آشنا داره
همچین ادمی میتونه نتیجه یه انتخابات رو حتی تغییر بده
۵ تا بچه داره – ۳ تا پسر و دو تا دختر : همه ایرانن و رستوران دار
۶ – محمود ملک :۴۵ ساله و مجرد محمود ملکت ملقب به نهنگ کسی که یک سرمایه بسیار عظیم رو توی بازار بورس و بازار سکه و ارز میگردونه ، اونم نه به صورت خورد بلکه با صرافی های بزرگ کار میکنه فقط و کاری به افراد عادی نداره ، کسی نمیدونه این پول چطوری به دستش اومده ، شاید این فقط پولشویی باشه و شاید پول تمیز باشه
محمود ملک نابغه ریاضی سال ۸۱ که چنتا مدرک معتبر بانک داری و بازرگانی و مدیرت صنعتی داره ، هیچ سرمایه ای نداشته و شروع کرده با معاملات پایین با پولی که سند خونه شون رو گذاشته و به دست اورده و باهاش درامد کسب کرده و پورسانتش رو گرفته و حالا همه ازش میترسن
چون هیچ مدرکی ازش نیست و هیچ موقع هم ایران نیست و یک دفتر معاملات ملکی در سنگاپور باز کرده و الان تابعیت سنگاپور رو هم گرفته
ناصر امین زاده پسردایی باجناق محمود ملک هستش
۷ – احمد شاه ۶۷ سال : احمد شاه رو کسی دقیق نمیشناسه ، کسی نمیدونه اصالتش کجاییه از کجا میاد و ایل و تبارش کی هستن ! یک قهوه خونه ساده داره و تموم ، اما این اصل نیست : احمدشاه پول و ماشین و خونه و رستوران نداره اما چیزی که داره احترامه و ارتباطه ، ارتباط قوی میتونه تورو از بانک مرکزی هم معتبرتر کنه میتونی بدون یه برگ اسکناس میلیاردی معامله کنی ! اگر با وزیر و سفیر و نماینده ها ارتباط داشته باشی همه میان پیش تو ! همه ازت مشورت میگیرن چون سابقه همه دست تو هستش
اگه دنبال وکیل خوب میشناسی احمدشاه میسناسه ، حتی اگه دنبال یه قصاب خوب میگردی بازم احمدشاه میشناسه
۸ -حسن تیموری : وکیل اصلی عباسعلی فرهنگ یکی از نامزدهای ریاست جمهوری و رئیس حزب کار برای توسعه
وکیل بازنشسته که الان مشاور حقوقی و وکیل فرهنگ هست
۹ – محمد بهمنش : درجه دار قدیمی سپاه یکی از هتل داران اصلی ایران دارای ۹۵ هتل در اکثر مناطق ایران و ۴۵ هتل در مالزی – تایلند – چین – ترکیه – دوبی – گرجستان – کسی که اکثر افراد کله گنده وقتی میرن مسافرت حتما به هتل های این شخص میرن
برادرزن وزیر اقتصاد
۱۰ – برادران نصیری ( محمود – فرهاد – بهزاد ) : جایگاه دار قدیمی ایران – اولین پمپ های بنزین ایران مال این خونواده بوده کسی که اولین بار سریع توی جاده های دورافتاده ایران جایگاه زدن ، اونقدری جایگاه زدن که قیمت سوخت توسط این خونواده کنترل میشه
وزیر نفت پسرخاله این برادراست
۱۰ . امیرشهاب ثابتی : ملقب به شهاب و البته مارماهی ، مامور امنیتی و نقش اصلی پلیس در ماجرا – تخصص اصلیش پرونده های مربوط به قاچاق سلاح و درگیری در استان های جنوبیه
۱۱ . رضا شاهی : دستیار شهاب