رویای پرواز

یادم میادش که از بچگی پرواز رو دوست داشتم ، با اینکه از ارتفاع هم خیلی میترسیدم ۵ یا ۶ سالم بود که میخواستم با چنتا بادکنک و جعبه کارتون خالی یه بالن درست کنم ، حتی آذوقه هم جمع اوری کرده بودم خب البته اون زمان ها هنوز نمیدونستم که مرزی هم وجود داره […]

نوستالوژی تمام چیز هایی که محو میشوند

کم کم احساس پیری میکنم وقتی میبینم متولدین ۹۴ و ۹۵ به دانشگاه میرن اصولا خاطرات خوب زودتر از ان چیزی که فکرش را بکنید از خاطراتان محو میشوند و البته اکثرا دوباره تکرار نمیشوند ، یاداوری انها میشه نوستالوژی ، و از اونجایی که حافظه بنده عین سگ قوی هستش ،‌البته میگن حافظه گوسفند […]