تو ایران علم بهتر است یا ثروت ؟

سلام

 

بعد مدتها خواستم نصیحتتون کنم و اینبار میخوام در مورد درس خوندن و ثروت باهاتون صحبت کنم

این مطلب بیشتر به درد کسایی میخوره که دنبال مهاجرت و زندگی بهتر هستن و اگر فکر میکنی اگه پول داشته باشی ایران خودش بهترین جاست صفحه رو ببند و به کارای مهمترت برس

من درست یادم نیست ولی فک کنم سال ۸۹ – ۹۰ دیپلم گرفتم ، اون زمان خیلی به نویسندگی و کارگردانی علاقه داشتم و میخواستم هنر بخونم تو دانشگاه کارگردانی بخونم ، توی تبریز یه هنرستان بود اون موقع ولی خب ما هر موقع مدرسه تعطیل میشد پدرومادر ما رو برمیداشتن میبردن روستا تا ۲۹ شهریور برمیگشتیم و میرفتیم سر کلاس ، اول راهنمایی هم که تموم شد و وقت تعیین رشته رسید همینطوری شد و اصلا کسی از ما نپرسید که چی دوست داری و یه مشاور مادرجنده داشتیم که اون خودش انتخاب کرده بود من برم تجربی در حالی که نه علاقه ای به تجربی داشتم و نه دکتری و این حرفا

خلاصه اون ۳ سال به سختی گذشت و من که درسم خوب بود و همیشه شاگرد اول بودم بدون هیچ علاقه ای درس رو ادامه دادم و با افت تحصیلی روبرو شدم و بعد دیپلم درس و ول کردم ، البته نه اینکه کامل ول کنم رفتم دنبال کنکور رشته هنر

اون زمان ها هم خوره کامپیوتر بودم ولی چون علاقه م رو به درس خوندن از دست داده بودم بی خیال اون رشته شدم چون ریاضی داشت و منم اصلا حوصله درس رو نداشتم.

چندباری هم کنکور شرکت کردم اونم فقط هنر ، بار اول که آزمایشی شرکت کردم از آزاد بوشهر قبول شدم ولی ۴ بار دیگه رو جایی قبول نشدم ، جو خونه طوری نبود که بشه درس خوند و منم میگم کلا آدم بی هدفی هستم مثلا کتابخونه هم نمیرفتم که بتونم تمرکز کنم و بخاطر همین جایی قبول نشدم

ولی همون سال ها یادمه دایی عزیز ما که همیشه سعی میکرد ما رو راهنمایی کنه بهم میگفت حالا کارگردانی نشد مثلا هنرهای نمایشی بزن و مهم نیست خلاصه مدرک چی باشه ولی یه مدرکی بگیر ولی من کله سنگی قبول نمیکردم که کلا هیچ چی توی مغز من نمیره

همین دایی من رو خیلی نصیحت میکرد که سینما پر فساد هستش و نمیشه توش راه رو پیدا کرد ولی من بازم حرف گوش نمیکردم

مسئله دیگر اینکه من این وسط از سربازی هم معاف شدم و این یعنی ۲ سال هم از افراد همسن خودم فرصت بیشتری به دست آوردم ولی در عمل اون رو هم به باد دادم

یادمه از همون سالها هم علاقه زیادی به مهاجرت داشتم ، بچه های یکی از فامیل ها آمریکا بودن و منم شدید دنبال اینکه برم ولی خب کسی نبود که راهنمایی کنه و راه و چاه رو نشون بده

خلاصه بعد یه مدت که انجمن سینمای جوان کلاس برگزار میکرد شرکت کردیم و مدرک هم گرفتیم ولی طبق اون اخلاقی که من دارم با کسی رفیق نشدم و نتونستم راهم رو توی سینما ادامه بدم در حالی که یکی دو تا از همدوره ای ها الان تدوینگرهای حرفه ای شدن و جایزه میگیرن و فیلم میسازن ولی من کلا بیخیال شدم

بعدش هم که نوبت مهاجرت به تهران رسید و از تبریز اومدم تهران سال ۹۳

دوباره همون وضعیت شروع شد ، رفقا میگفتن آقا درست رو بخون من میگفتم حسش نیست و بی خیال و من دیگه پر شدم حالا مگه چند سالم بود ۲۲؟ و خلاصه این وضعیت روحی روانی ما بود و کلا بی خیال شدم

بازم یکی از رفقا دستم رو گرفت برد دم دانشگاه آزاد تهران که ثبت نام بدون کنکور انجام بدم و برم درس بخونم ولی باز من از درش برگشتم

حالا این وسط بواسطه کاری که داشتم درامدم خوب بود و سال ۹۴ و ۹۵ سالهای طلایی برای من بود وماهی بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون درامد داشتم ولی چه فایده

اینو رفقا زیاد از من شنیدن که میتونستم توی منیریه تهران خونه نوساز ۵۰ متری بخرم ولی نخواستم و گفتم بزار یکم دیگه صبر کنم پول بیشتری دستم بیاد که خورد به گرونی دلار و پول ماهم توی موسسه ثامن الئمه گیر کرد و تا بیایم بکشیمش بیرون ارزش ریال شد کمتر از پشگل و پولم به هیچ دردی نخورد

خلاصه زمان بدون اینکه منتظر من بمونه مثل چشم به هم زدن گذشت و شد آخرای ۹۹ درحالی که الان نه پول درست و حسابی دارم و نه مدرک تحصیلی و هرجایی هم کار کردم بدون بیمه و سابقه بوده و خودمم بعد یه مدت که بیمه ریختم دیدم ثبت نشد و بی خیالش شدم و کلا هیچ چی به هیچ چی

همین زمستون پارسال توی مغازه دوستم نشسته بودم که یه پیرمردی وارد شد خواست چنتا چیز بخره من باهاش خوش و بش کردم و اونم از من بدش نیومد پرسید کار و بارم چیه و مدرکم چیه گفتم مدرک ندارم ، کارتش رو به من داد دیدم توی اتاق بازرگانی هند و ایران کار میکنه ، شاید اگر یه مدرک چسکی داشتم به خودم اعتماد بنفس میدادم و خودم رو مینداختم جلو و الان یه کاری برام جور کرده بود

اینو نمیگم برای اینکه کار کردن زیر دست بقیه برام راحت باشه بلکه منظورم از فایده مدرک توی روابط اجتماعی هستش

الان سال ۹۹ رسیده و من اگر درس رو شروع کرده بودم لااقل یه لیسانس چسکی داشتم که میتونستم باهاش یه کارایی انجام بدم ولی الان اونم ندارم و کلا دیگه هر سالم که میگذره ادم حوصیله درس خوندن رو از دست میده و مسائل زیادی پیش میاد که نمیشه همه رو برای هر کسی بازگو کرد ولی باعث میشه ادم دیگه نخواد ادامه بده

خیلیا هستن که میگن بزار برم دنبال پول و بعدش میرم درسم رو هم ادامه میدم ولی فرزندم هیچ موقع اینطوری نیست ، پول دراوردن ذهن آدم رو فرسوده میکنه توی این مملکت و واقعیت انرژی درس خوندن مجدد رو از دست میدی وقتی گپ تحصیلیت بالا باشه

اگر هم که علاقه به مهاجرت و این مسائل داشته باشی که این رو بدون که ارزونترین و سریعترین راه مهاجرت تحصیلی هستش و اگر میخوای با پول مهاجرت کنی با این وضع دلار عمرا نمیشه همچین کاری انجام داد

و این رو بدون که اول درس و بعد هر کاری دوست داشتی بکن

 

هر چقدرم که باهوش و فنی باشه توی امتیازبندی های مهاجرت حتما نیاز به مدرک تحصیلی حداقل لیسانس داری

چیزی که شما رو از این مملکت نجات میده یا شانس هستش و یا مدرک ، شما میتونی دنبال شانس بگردی ولی مدرک احتمال موفقیتش خیلی بیشتره

Leave a Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.