کمالگرایی و سقوط در ایران

بسم الله رحمانِ رحیم و صل الله علی سیدنیا و نبینا محمد صلی الله علیک و آله
دوستان و عزیزان خودم و شمارا به تقوای الهی دعوت میکنم

این مطلب در مورد کمالگرایی و سقوط هستش مطلب منظمی نیستش و هر چیزی که در حیطه همین موضوع به ذهنم میرسه رو مینویسم شاید که چراغی باشد برای آیندگان و گذشتگان

درک آرمانگرایی برای جامعه یخورده سخت هستش ، یعنی شما اگر قبول داری که اگر به جای این ژیگول بازیا میرفتم آرایشگری و نجاری یاد میگرفتم و نونم توی روغن بود من نمیتونم با شما بحث کنم

عموما اکثر ادما دنبال آرزوهاشون نمیرن یعنی به یک زندگی عادی راضی هستن ، اصلا مسئله ای نیستش هر آدمی هدف خودش رو انتخاب میکنه
ولی بخشی از مردم آرمانگرایی رو انتخاب میکنن ، آرمان و اهداف بلند پروازانه ، شاید این هدفا توی ایران بلندپروازی باشه ولی توی یه کشور پیشرفته قابل دسترسی باشه
مسئله اصلی توی ایران انتخاب هدف هستش و راه های رسیدن به اون
بزارید یه مثال براتون بزنم ، مثلا بازیگری ، بازیگری یکی از اون کارایی هستش از نظر اکثر ما یه آرزو و هدف بزرک هستش و جایگاه ویژه ای داره
حالا فرض کنید یه آدم عادی بخواد بازیگر بشه ، هزاران هزار بدبختی جلوش هست اول باید بره یه کلاس بازیگری که استادشون یه آدم گردن کلفت هستش و پول زیادی خرج کنه تا اون رو هم انتخاب کنن برای یه نقش دسته چندم ، و حالا فرض کنید که طرف توی یه شهر دور باشه چه اتفاقی میافته بخواد تا خودش رو به تهران برسونه
بعضیا از تئاتر شروع میکنن تا پایه شون قوی بشه و ممکنه صدسال هم طول بکشه تا یه بازی جلوی دوربین بهشون برسه
حالا شما فرض کنید که شخصی پدرش بازیگر و تهیه کننده یا کارگردان هستش چقدر کارش راحت میشه ؟ یارو از ۵ سالگی میره جلوی دوربین و ترسش میریزه و از استادهای سر صحنه مفت و مجانی استفاده میکنه ، بقیه بخاطر روابط به این بچه نقش میدن و …
تقریبا ۹۸ درصد بازیگرا و هنرمندای اصلی سینما همینطوری شدن دیگه
یارو امیر جدیدی مربی تنیس هومن سیدی بوده ، من اصلا نمیدونم تنیس چی هستش و یک ساعت بازیش چقدر پول لازم داره ، یا مثلا بازیگرایی که پدرشون بازیگر بوده یا باران کوثری که پدر و مادرش کارگردان و تهیه کننده صداوسیما هستش
( این قضیه فقط مثال هستش و فقط بازیگری رو در نظر نگیرید )

خانواده

حالا فرض کنید یه نفر توی یه خانواده کشاورز ، دکتر یا مهندس یا هر چیزی بدنیا بیاد و دلش بخواد شاعری ، خواننده یا هر چی بشه ، مثلا پدرش دکتر باشه خودش بخواد کشاورز بشه یا گلخونه راه بندازه ، یا پدرش کشاورز باشه و خودش بخواد نقاش بشه

بر خلاف این شعرایی که ملت میسرایند که خانواده نقشی توی زندگی آدم نداره اتفاقا خانواده نقش اساسی داره ، شما توی ۱۵ سالگی چه اختیاری از خودت داری که مثلا بخوای بری کلاس گیتار یا هر چیزی توی این مایه ها و پدر و مادر ازت حمایت نکنن
خوانواده های ما درکی از آرمانگرایی و این مسائل ندارن ، تقصیری هم ندارن ، تفکر اونا اینه که بچه ها باید نون آور خونه باشن ، و یه زندگی عادی داشته باشن ، امنیت از نظر اونها همین هستش یه شغل ثابت و بیمه و تمام حالا بچه به سنی میرسه که ذهنش شکل میگیره ۱۵ تا ۱۶ سالگی و ۹۰ درصد بچه ها توی این سن وابسته خونواده هستن ، حالا خونواده چه نصیحت و کمکی به بچه میکنه ؟ نهایت اینه که میگن درست رو بخون یه کاره ای برای خودت بشو و اخرش هم همین میشه
اون ۱۰ درصدی که از بچگی کار میکنن هم ذهن باز ۹۹ درصدشون تفکرشون بخاطر شغل شکل گرفته یعنی اوناهم معتقدن باید عین سگ کار کرد و نهایت یه پراید و در اخر یه پرشیا سفید داشت و یه دختر خشگل چشم و گوش بسته از روستا هم گرفت و تمام

خونواده موفقیت آدم رو میخوان ولی درکی از آرمانگرایی ندارن

بیماری آرمانگرایی

آرمانگرایی توی ایران خودش افسردگی میاره ، بخاطر شرایطی که بالاتر اشاره کردم ، یعنی شما هر چی تلاش میکنید و کمتر از اون چیزی که انتظار دارید نتیجه میده تلاش رو کمتر میکنید ، بعضی وقتا این تلاش باعث سقوط به حتی پایینتر از زندگی عادی میشه ، خیلیا میگن اگه دنبال آرمانگرایی هستی پس باید خودت هم تلاش کنی که واقعیت اینه که در اکثر موارد بخاطر چیزی که بالا توضیح دادم تلاش حتی از اندازه معمولی هم پاییتر میاد

آرمانگرایی چس کلاس نیستش که ادما از دور اشاره کنن بگن فلانی رو ببین چه فیس و افاده ای داره میاد ، این مسئله ذهنی هستش یعنی توی ذهن شکل میگیره و ریشه میزنه و ریشه هاش عمیق میشن و کنترل ذهن رو میگیرن

شانس توی زندگی خیلی تاثیرگذار هستش بنظر خودم ، یعنی تلاش ۳۰ درصد و بقیه ش شانس هستش

خیلی آدم میشناسیم که تلاش کردن ولی اخر کار اونطوری که دیدن نتیجه نگرفتن ، مثلا طرف خدای فوتبال هستش ولی توی شهرشون تیم فوتبال حرفه ای نیستش پولم نداره بیاد تهران مثلا نون آور خونواده هستش

یا همونطور که بالاتر گفتم طرف توی یه خونواده پولدار به دنیا میاد باباش مسئولی چیزی هستش و یارو اصلا لازم نیست که حتی تلاش کنه همه چی در اختیارش هست و هر چی بخواد به دست میاره

حالا شما ممکنه توی زندگی همین شانسا بهت بخوره ، یهو از رو زمین میلیونی پول پیدا کنی یا با یه آدم درست و حسابی آشنا بشی یا با یه دختر یا پسر پولدار ازدواج کنی و به خودت بگی خب من دیگه از این زندگی چی میخوام

بخاطر همینه که میگم زندگی بخش زیادیش روی شانس هستش

شکست

شکست رو هم نمیشه درست و حسابی توضیح داد که چی شکست باشه ، شاید شما الان وضعیتت رو برای یک توضیح بدی که از نظر خودت شکست هستش ولی طرف برگرده بگه خیلیا آرزو دارن جای تو باشن راستم میگن ، چون هدف اونا متفاوت هستش و هدف شما یه چیز دیگه

موفقیت تعاریف زیادی داره و هر کس یجوری تعریفش میکنه برای یکی پراید یعنی موفقیت و برای بعضی BMW

من نمیخوام بگم کمالگرایی بد هستش یا خوبه یا چیز ویژه ای هستش ، هر چی هست شما باید برای رسیدن به هدفت تلاش کنی ، اگر ۲۰ هم نشدی لااقل ۱۸ بشی

به دنیا اومدن توی ایران مثل شروع کردن لیگ برتر با ۱۰ امتیاز منفی هستش ، واقعیتی هستش که فعلا غیر قابل انکار هستش

مطالب زیاد هستش و فعلا ذهنم قدرت دسته بندی نداره و نمیتونم منظم بنویسم اگر چیزی به ذهنم اومد اضافه میکنم

8 thoughts on “کمالگرایی و سقوط در ایران

Leave a Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.