ایده یک داستان اخر الزمانی

بنام خدا

ایده یه داستان آخرالزمانی توی ذهنم هستش ، البته هسته داستان جدید نیست ولی میخواستم به سبک خودم شخصی سازیش کنم

ایده در مورد دنیای آخرالزمانی هستش جایی که شهرها و کارخانه ها نابود شدن ، منابع انرژی تقریبا نابود شده

دنیا بعد از جنگ جهانی سوم هستش تقریبا

ادمهایی که باقی موندن تنها و در قبیله های محدود زندگی در حال حرکتی دارن

مثلا یه نفر که یه دوچرخه داره که خونه ش مثل حلزون و لاکپشت روی دوچرخه سوار هستش ، یه قوطی کوچک پشت دوچرخه که خونه طرف حساب میشه ، و با پدال زدن دوچرخه به مسیرش ادامه میده

این دوچرخه دوگانه هستش و میتونه با برق هم کار کنه در مواقع خطری و حساس که نیاز هستش از دست کسی فرار کنی یا کسی رو تعقیب کنی

دوچرخه در واقع تبدیل به سه چرخه شده و نیروی پدال تو چرخ های پشت منتقل میشه

داخل اون قوطی چنتا گلدان سبزی جات هست برای غذا و یکی دو جفت بلدرچین و مرغ که تخم میزارن

بالای قوطی یا سقفش رو سلول خورشیدی گرفته برای شارژ ابزارهای باقی مونده

یه بادسنج کوچیک هم کار گذاشته شده که میتونه توی باد انرژی تولید کنه برای یه چراغ کوچیک

یه رادیو کوچیک و دفتر و مداد و یه نقشه و یه فانوس نفتی و یه فانوس که باطری ذخیره سازی داره که روزها برق خورشید رو ذخیره میکنه

یه بخاری کوچک المنتی هم در حد کف دست تو جعبه گذاشته شده که تو زمستون و سرما بتونه گرما تولید کنه

گوشی ها تقریبا از بین رفتن چون کارخونه ای نیستش که گوشی جدید تولید کنه و گوشی هایی که خراب میشن بخاطر نبود قطعات از بین میرن

دکل های مخابراتی همگی پایین کشیده شدن و باطری‌هاشون سرقت شده

اسلحه ای وجود نداره چون کارخونه های اسلحه سازی هم از بین رفتن و فقط تعداد معدودی اسلحه سبک وجود داره با گلوله های محدود

اسلحه و دارو بالاترین ارزش رو دارن و بعضیا حاضرن کلیه شون رو با یه اسلحه کمری و ۱۰ ۱۲ تا فشنگ عوض کنن

مردم از تیر و کمان استفاده میکنن.

گروهی چرخ های اتوبوس رو به سیستمی وصل کردن که با پدال زدن کار میکنه ، وسایل و ابزارهای سنگین اتوبوس رو دراوردن تا حرکتش سبکتر و سریعتر باشه و با پدال زدن اتوبوس رو به حرکت در میارن ، چنتا نگهبان هم بالای اتوبوس هستن تا شخص یا حیوانی حمله نکنه

بعضی از مردم توی بالن هوای گرم زندگی میکنن و روی زمین نیستن

کلونی های جمعیتی تقریبا از بین رفته و به زحمت فامیل ها و دوستانی دور هم گروهی تشکیل دادن و باهم حرکت میکنن

اکثر مردم ترجیح میدن همیشه در حرکت باشن

دارو و قرص های مولتی ویتامین + نمک و سلول های خورشیدی گرونترین وسایل موجود هستن و پول و طلا ارزششون رو از دست دادن.

بخاطر استفاده از سلاح اتمی حیوانات تغییرات ژنتیکی پیدا کردن و تهاجمی تر شدن و برخی انسان ها هم به شکل زامبی دراومدن ، تولد بچه های ناقص الخلقه خیلی زیاد شده و به ندرت بچه سالمی بدنیا میاد.

هر حیوانی رو نمیشه خورد چون ممکنه مسمومیت اورانیومی ایجاد کنه و طرف رو در جا بکشه.

یکجا نشینی بخاطر نبود منابع فایده ای نداره و ملت همیشه در حال حرکت هستن

دکل های برق تقریبا همگی سقوط کردن و فقط تعداد کمی موندن که بعضی ها شبیه لکلک بالاش خونه ساختن و برای دیده بانی و زندگی ازش استفاده میکن

یک قرار تبادل اسلحه با قرص یود ایجاد میشه ه توش درگیری بوجود میاد و طرفین همدیگه رو میکشن ولی وقتی طرف قرص‌ها رو به دست میاره میبینه بعضیا پوچ هستن و بعضی دیگه توش خاکه

Leave a Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.